اس ام اس های دالتنگی و احساسی عاشقانه زیر را برای دوستانتان بفرستید .
تحقیرت هم کنم کافـــی نیست
تفریقت میکنم از تمام زندگی امپیشا پیش ولادت امام زمان (عج) را به شما تبریک عرض می کنم نمی پرسم از هیچ کس از تو؛
ای آقای آدینه ها
::
::
نه شرم و حیا ، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم “آقا جان”
تنها همه “انتظار” داریم از تو
::
::
هجر تو ز درد و داغ ، دلگیرم کرد
اندوه غم زمان زمینگیرم کرد
گفتند که جمعه میرسی از کعبه
این رفتن جمعه جمعهها پیرم کرد
::
::
در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار
::
::
دنیا را آذین می بندیم اگر لحظه آمدنت را بدانیم …
::
::
خواهی که در پناه کرامات سرمدی / ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی
لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را / با ذکر سبز یک صلوات محمدی . . .
تعجیل در فرج آقا صلوات
ادامه مطلب ...ایرنسل در آینده چه اس ام اس هایی میفرستد؟ طنز خنده دار
مشترک گرامی چه خبر؟
مامان بابا خوبن؟،.
.
مشترک گرامی با ۶۴۵۲۰۰ ریال شارژ دیگر برنده ۱۵۰ تومن شارژداخل شبکه بشوید. …
.
.
.
مشترک گرامی چته؟
چرا تو فکری؟
عاشق شدی؟
آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟ ها؟
.
.
.
مشترک گرامی تو مسابقه ما شرکت کن با ۲۰ لیتر بنزین جایزه !
با این کار مشت محکمی تو دهن همراه اول بزن!
.
.
.
مشترک گرامی یه طرح دارم بهاره.
یکی سیم کارت بخر
یکی ببر
یکی میارم در خونتون
یکی می دم به عموتون
یکی هم واسه عمتون
ایرنسل در آینده چه اس ام اس هایی میفرستد؟ طنز خنده دار
تیرخواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود
************
ردپایت را که میگیرم ، از تو دورتر می شوم ، شاید کفش هایت را برعکس پوشیده ای !
************
هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرات نخواهد شست
************
خدا کند تبسم لبی به آه نشکند / بلور بغض سینه ای به شامگاه نشکند
کبوتری که پر زند به شوق آشیانه ای / خدا کند که بال او میان راه نشکند
************
وقتی تو نیستی زندگی تعطیل میشه
کاش میشد زودتر بیایی
روزای تعطیل واقعا غم انگیزن !
************
قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم
************
با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را
************
چقدر جالب ! تو لحظه های داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه ، اونم کسیه که داغونت کرده !
************
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته
************
مهربانی زبانی است که برای کور دیدنی ، برای کر شنیدنی و برای لال گفتنی است
************
پاهایم را که در آب میزنم ، ماهی ها جمع میشوند
شاید اینها هم فهمیده اند که یک عمره طعمه ی روزگار بوده ام !
************
عطرهای خوب ، شیشه ی خالی شان هم بعد سال ها هنوز عطر می دهد
درست مثل جای خالی تو !
************
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را ، تا هموار سازم جاده های آمدنت را
************
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده
************
تمنا دارم از آسمان که اگر حتی قطره ای خوشبختی بارید ، بر روی گونه ی تو باشد
************
عشق را آب حیات میدانم / هر قطره اش را عمر جاودان میدانم
بی قطره قطره های آن ، بر خودم / مرگ را میهمان میدانم
************
تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم
************
این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !
************
همه مرا به خنده های با صدا می شناسند ، این بالش بیچاره ، به گریه های بی صدا !
************
ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی / چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی
ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته / این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جواب معمای شماره یک
اسمش «سیما» بوده است، زیرا دو سال 24 ماه است که با 6 ماه جمعاً سی ماه یا «سیما» می شود
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جواب معمای شماره دو
یکی از آنها زن آبستنی بوده که بچه ای در شکم داشته و دومی بچه ای است در شکم او، بنابراین مادر، زیر دوش یا در خزینه خیس می شود و بچه خیس نمیشود
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جواب معمای شماره سه
زیرا یکی از ساعتها کوکی و دیگری برقی بوده است و هنگامیکه او در خواب ناز بوده، یک ربع برق قطع می شود ساعت برقی یک ربع از ساعت کوکی عقب میماند
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جواب معمای شماره چهار
سکه ی دهشاهی سالهای پیش است که روی آن عکس شیری مشاهده می شود
●●●●●●●●●●●●●●●●●●
جواب معمای شماره پنج
یا بچه ای درشکم داشته، و تعداد حاضران بغیر از خود او چهارنفر بوده اند و یا اینکه سیبی هم در دست داشته و گفته است، «هرکدام از شما یک سیب بردارید» منتها یکی از آنها سیب را از دستش گرفته و چهار نفر بقیه از زنبیل برداشته اند و سرانجام نیز یک سیب در زنبیل مانده است.
●●●●●●●●●●●●●●●●●●